در این مقاله به برخی چالشهای پیش روی تبلیغ چهره به چهره شیعی و راهکارهای علاج آن پرداخته شده است.
أعوذ بالله من نفسی و من الشّیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
چالشها و راهکارهای بهبود کمی و کیفی تبلیغ چهره به چهره شیعی
نویسنده: محمد وحید بهارانچی
اردیبهشت 92
در این نوشتار سعی شده است بخشی از مهمترین چالشهای پیش روی تبلیغ چهره به چهره شیعی شناسایی و راهکارهایی جهت ارتقای کمی وکیفی تبلیغات رودرروی مبلغان حوزههای علمیه شیعه ارائه گردد که البته جهت رعایت اختصار در متن بیشتر به بیان راهکارها پرداخته شده و چالشها را به صورت تلویحی یا اجمالی در ذیل ارائه راهکار بیان نمودهایم.
تبلیغ به معنای رساندن پیام و برانگیختن عواطف و ایجاد عقیده در اذهان و ایمان در قلوب و وادار نمودن افراد به انجام اعمال متناسب با آن پیام است و همانگونه که با دقت در تعریف مشخص میشود تبلیغ دارای عناصری به شرح زیر است:
1- پیام: آن محتوایی که تبلیغ مسئول رساندن آن به قشر هدف میباشد.
2- پیام دهنده: شخصی که پیام را ارسال میکند.
3- پیام آورنده: ابزار انتقال پیام که ممکن است انسان باشد یا ابزار بی روح.
4- پیام گیرنده: مخاطب و قشر هدف پیام.
5- روش انتقال پیام: تکنیک و هنر انتقال پیام.
بهبود کمی و کیفی تبلیغ در گرو افزایش کیفیت و کمیت همه یا بخشی از مؤلفههای فوق تا حد امکان میباشد و از آنجا که منظور از تبلیغ در اینجا تبلیغ دینی است و پیام دهنده اولیه و اصلی خداوند حکیم و خیر علم محض است لذا بحث بر سایر مؤلفه ها متمرکز میگردد.
البته از آنجا که این مؤلفهها ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و در تأثیرگذاری هم دخیل هستند، در ارائه راهکارها تداخل مشاهده میشود که سعی شده به بهترین صورت تقسیمبندی شوند.
· بهبود پیام
1. جانشینی فقه به معنای عام دینی بهجای فقه احکامی
امروز جامعه بیش از پیش تشنه معارف ناب دینی در زمینههای گوناگون حیات فردی و اجتماعی بشری است و به عبارت بهتر باید روش زندگی اسلامی را ارائه داد نه فقط مباحث فقهی محدود به احکام و دستورات مطرح شده در رسالههای عملیه مراجع بزرگوار؛ زیرا رساله عملیه تنها بخش کوچکی از دستورات اسلام را در خود جای داده است.
پیام تبلیغی باید شامل دستورات کاربردی اسلام در همه زمینههای فردی و اجتماعی با توجه به جامعه هدف باشد و به عنوان مثال شامل مواردی همچون طب اسلامی، تربیت فرزند، همسرداری، مدیریت اسلامی و... باشد که البته پژوهش و تدوین آثار مجتمع و گسترده در این زمینهها در حیطه توانایی مراکز فعال در زمینه تحقیقات حوزوی و علوم انسانی اسلامی میباشد.
2. پرداختن به مباحث اعتقادی
بنا نهادن ساختمان ایمان بدون ستونهای مستحکم اعتقادی مستلزم پذیرش احتمال قریب به یقین سقوط آن در برابر اولین زلزله شبهه است و لذاست که باید بسیار بیشتر و بهتر از گذشته به تبیین مبانی اعتقادی اسلام و تشیع پرداخت.
3. پاسخ غیر مستقیم به شبهات
پاسخ به سؤالات و شبهات اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و تاریخی باید بصورت غیرمستقیم و بدون بیان شبهه باشد در ضمن اینکه از جبههگیری مستقیم در برابر عوامل سازنده شبهات خودداری گردد و تنها به شناساندن رفتارهای آنان و علل ساخت و ترویج شبهات توسط آنان اشاره گردد.
لازم به تذکر نیست در جامعه امروزی که به واسطه دسترسی به شبکههای ماهوارهای، موبایل و فضاهای اینترنتی در دورافتادهترین نقاط ایران و جهان، سبک زندگی غربی و شبهات نسبت به دین اسلام به مخاطبان القاء میشود لزوم پرداختن به موارد سهگانه بالا بیشتر و حیاتیتر احساس میشود.
4. ایجاد و احیای محبت الله در قلوب
احساس حبّ و ودّ نسبت به پیام دهنده باعث دوست داشتن و پیروی از پیام وی میشود لذا در تبلیغ دینی باید بر روی محبت خداوند به عنوان کانون فیض و پیامرسانی هستی تمرکز ویژهای مبذول داشت و بخشی از پیام را به شناساندن عظمت و محبت و لطف پیام دهنده نسبت به پیام گیرندگان اختصاص داد.
این کار علاوه بر افزایش تأثیرپذیری پیام، باعث جلب قلوب به سمت خداوند اعلی، حرکت مخاطبان در جاده عرفان و شناخت خداوند و برطرف شدن موانع رشد معنوی به واسطه کشش عشق الهی میشود که منتهی مقصود و بالاترین غایت تبلیغ اسلامی است.
· افزایش کارایی و بازده پیام آورنده
برای افزایش کارآیی مبلّغان باید به موارد زیر دقت ویژهای مبذول داشت.
1. معیشت مبلّغ
به نظر بنده و بسیاری از طلاب و فضلا و محققین حوزوی هنوز هم همانطور که شهید مطهری بیش از سه دهه قبل در جزوه مسأله روحانیت مطرح کرده است، مهمترین سد پیش راه رشد و گسترش کمی کیفی حوزه علمیه شیعی، مشکل معیشت میباشد.
سیستم سنتی حوزه، هدف اصلی خود را تربیت مجتهد و به عبارت دیگر استنباطگران و محققین متعهد دینی میداند و به همین سبب معتقد است طلبه باید خود را ممحض در مطالعه و مباحثه و درس و پژوهش نماید و هم از این رو است که از هرگونه فعالیت جنبی طلاب ـ حتی تحصیلات غیرحوزوی ـ که در آینده نزدیک یا دور ممکن است منتج به عایدات مالی خارج از نظام حوزوی شود به شدت جلوگیری کرده در صورت اطلاع از فعالیت اقتصادی یا تحصیل غیرحوزوی طلاب در سطوح پایین حوزه، با آنان به شدت برخورد میکند.
اگر از آفات اخلاقی (مواردی همچون نفاق، دروغگویی و تظاهر و...) این نوع برخورد بگذریم بازهم با مسأله معیشت طلاب مواجه میشویم زیرا شهریه یا کمک هزینه تحصیلی طلبگی، حتی برای اداره یک زندگی دونفره فقیرانه نیز کافی نیست، خصوصا در شهرهای بزرگ و همین مسأله باعث شده که بسیاری از طلاب جوان در سطوح میانی و بالای حوزه، خصوصا پس از ازدواج، اگر موفق نشده باشند در یکی از مؤسسات وابسته به حوزه علمیه یا سازمانهای دولتی مشغول به کار شوند و یا به عنوان منبری و امام جماعت در همان شهر محل تحصیل مشغول به کار شوند، به علت ناآشنا بودن با هنر و فنون تخصصی، مجبورند جهت ارتزاق و تأمین معاش خانواده خویش به مشاغل سطح پایینی همچون رانندگی تاکسی و سرویس، فروشندگی، کارگری روزمزد و... بپردازند.
نه تنها مشاغل غیرمرتبط با طلبگی بلکه حتی بسیاری از مشاغل مرتبط با طلبگی و در محیط حوزه نیز قاتل استعدادهای حوزوی و شکارکننده امیدهای اجتهاد و مرجعیت آینده شدهاند، کم ندیدهایم طلاب بسیاتر بااستعدادی که از فشار اقتصادی، جذب کارمندی در مدارس و مراکز مدیریت حوزه و یا ارگانهای نظامی شدهاند و یا از طی مسیر اجتهاد به سمت تبلیغ بر فراز منبر کشیده شدهاند و حتی ادامه تحصیل در حوزه را رها کردهاند.
موارد بالا بهصورت همگانی در مورد طلاب و حوزویان صادق است اما اگر بخواهیم بهصورت خاص در مورد مبلغان به بررسی مسأله معیشت بپردازیم باید بگوییم علاوه بر معضلات و آفات فوق الذکر، مبلغین در ارتباط رودررو و چهره به چهره با مردم قرار دارند و باید همانگونه که عزت و استقلال آنان در برابر دولت حفظ میشود در برابر مردم و جامعه محل تبلیغ نیز مستقل و بینیاز باشند در حالیکه وابستگی مالی ناچار مبلغان به اهالی محل تبلیغ که ناشی از اندک بودن حق الزحمه تبلیغی ـ خصوصا در تبلیغ بلند مدت ـ است، این استقلال را خدشهدار میکند و مبلغینی که طبق سیره تبلیغی رسول اکرم و ائمه معصومین علیهم صلوات الله، باید منشأ کمک مالی و اهدای صدقه به مردم باشند، خود به صدقه بگیر از دست مردم تبدیل شدهاند.
برای حل مشکل معیشت طلاب در دو سطح باید اقدام شود:
1. سیستم مالی مراجع و حوزه
§ نحوه دریافت وجوهات و هدایای مردم
نحوه دریافت وجوهات و هدایای مردم به حوزه که باید متمرکز شود به این صورت که مراکزی در سراسر کشور جهت اخذ وجوهات مالی مقلدان همه مراجع ـ با تدبیر مراجع و بدون دخالت دولت ـ تأسیس شود و همه وجوهات شرعی و هدایای عمومی مردم به صورت متمرکز توسط این مراکز دریافت شود تا طبق نظر مراجع بزرگوار به صورت مجتمع در پروژههای بزرگتری مورد استفاده قرار گیرد.
§ نحوه هزینه وجوهات
در طول تاریخ شیعه، مراجع بزرگوار آن در مورد نحوه هزینهکرد وجوهات شرعی به دو صورت عمل کردهاند، یکی هزینه مستقیم وجوهات شرعی که سیره اکثریت علمای شیعه بوده است و دیگری سرمایهگذاری وجوهات شرعی و هزینهکرد از محل سود حاصل از سرمایهگذاری، که به نظر میرسد با توجه به وضعیت کنونی بهتر باشد مراجع بزرگوار تقلید، از روش دوم هم غافل نباشند، البته توصیه میشود این سرمایهگذاری در حوزه تولید، خصوصا کشاورزی و باغداری ـ نه واردات و معدن و حوزههای اقتصادی رانتی دولتی ـ انجام شود.
2. ساماندهی نحوه پرداخت شهریه
§ سطح بندی تحصیلی
شهریه 4 سال آغازین باید به شدت کاهش یابد تا انگیزههای مادی برای ورود به حوزه در بدو امر را کاهش دهیم و در عوض در سطوح عالی حوزه شهریه باید 2 تا 3 برابر افزایش یابد.
§ سطح بندی سنی
با توجه به آنکه گروه کثیری از طلاب پس از مقطع راهنمایی وارد حوزه میشوند، در اختیار قرار دادن مبالغ قابل توجهی پول، میتواند علاوه بر ایجاد اختلال در روابط خانوادگی آنان با والدین، باعث بروز فساد اخلاقی در آنان شود.
§ سطح بندی تخصصی
سیستم آموزشی حوزه باید بهگونهای طرحریزی شود که طلاب پس از 4 سال تحصیل در حوزه علاوه بر آشنایی مقدماتی با مباحث و روشهای پژوهشی آماده ورود به عرصه فراگیری تخصصی و فعالیت در حداقل یکی از زمینههای تدریس، تبلیغ و تحقیق در یکی از شاخههای علوم حوزوی شوند.
سپس با توجه به زمینه تخصصی و میزان فعالیت خود حقوق متناسب با آن دریافت نمایند و درصورت عدم فعالیت و ارائه نکردن محصول فعالیت خود، هیچ حقوقی هم به آنان تعلق نگیرد. این سیستم از یک طرف باعث رشد استعدادهای آموزشی، پژوهشی و تبلیغی طلاب در ابتدای جوانی میشود و از طرف دیگر با توجه به امکان عرضه محصولات علمی تولیدی طلاب به بازار فرهنگی کشور و جهان، به مرور، امکان تأمین مالی تمام و کمال طلاب متخصص فراهم میشود و درضمن، جوانانی که اشتباه وارد حوزه شدهاند و توان فعالیت تخصصی و یا انگیزههای لازم را ندارند در همان ابتدای مسیر از حوزه خارج شده و ظرفیت فکری، آموزشی، مالی و انسانی حوزه را هدر نمیدهند.
§ لزوم استفاده از سیستم بانکی
متأسفانه دفاتر مراجع عظام تقلید ـ غیر از مقام معظم رهبری ـ و یا مقسمان شهریه هنوز به این باور نرسیدهاند که میتوانند از سیستم بانکی کشور جهت رساندن شهریه طلاب به دست آنان استفاده کنند و این معضل علاوه بر اینکه باعث اتلاف وقت طلاب در صفوف طولانی میشود برای مبلغان که باید محل تبلیغ خود را رها کرده برای اخذ شهریه به محل تحصیل خود بروند مشکلات دوچندانی ایجاد میکند.
البته در صورتی که نظام حوزوی نمیخواهد یا نمیتواند اصلاحات فوق را پذیرفته و به کار گیرد، پیشنهاد میشود طلاب از همان ابتدای ورود به حوزه و در کنار درس با فنون و مهارتهای تخصصی درآمدزا آشنا شوند تا در آینده به تحصیلات حوزوی به عنوان علاقه خود نگاه کنند، نه یگانه منبع درآمد خود و خانوادهاش که تفصیل آن در ادامه آمده است.
2. ایجاد توانایی فنی، هنری، ورزشی
ایجاد توانایی فنی، هنری و ورزشی در مبلغان و به عبارت دیگر افزایش محبوبیت و مقبولیت مبلغ در جامعه هدف، از طریق افزایش تواناییها و تخصصهای فردی به ظاهر غیرمرتبط با موضوع تبلیغ، یک اصل پذیرفته شده در سازمانهای تبلیغی پیشرفته جهان است که متأسفانه در نظام غالب حوزه شیعی هیچ توجهی به آن نمیشود.
البته این مسأله در دو لایه قابل بررسی است:
§ توانایی به عنوان ابزار قدرت درونی
توانایی تخصصی هنری و انجام فعالیت بدنی ورزشی و فنی باعث افزایش کیفیت زندگی و سلامت طلاب و در نتیجه جلوگیری از بسیاری آسیبهای فکری و روحی در میان آنان میشود.
§ توانایی به عنوان جاذبه
قابلیتهای فنی، هنری، ورزشی به عنوان عوامل جذب مخاطب برای انتقال پیام عمل کنند.
§ توانایی به عنوان منبع درآمد
در این روش طلبه در یک یا چند فن و هنر به درجه استادی میرسد و علاوه بر جذب مخاطب دائمی و قابل برنامهریزی تربیتی جهت انتقال معارف دینی، منبع درآمد مکفی و آبرومندی برای خود به دست میآورد و از ارتزاق از وجوهات شرعی بینیاز میشود.
§ توانایی به عنوان ابزار انتقال
تواناییهای مختلف خصوصا هنری و ورزشی میتوانند به عنوان رسانه ـ به مفهوم عام کلمه ـ عمل کرده و ابزاری بسیار مفید و جهانی و پرمخاطب برای پیام دینی باشند که تسلط طلاب به این تواناییها باعث مدیریت مستقل و بدیع انتقال پیام دینی در درون نظام حوزوی خواهد شد.
از طرف دیگر امروزه بسیاری از سازمانهای تبلیغی جهان با شناختی صحیح به سمت تبلیغ غیر مستقیم و رفتاری، متمایل شدهاند و به جای تبلیغ شفاهی و تبشیری به سمت تبلیغ عملی و رفتاری رفتهاند، همان کاری که حضرات معصومین علیهم السلام در روایاتی چون ‹کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم› به شیعیان خویش دستور دادهاند.
شاید تعجبآور باشد کشیش مسیحی که بهجای وعظ و خطابه در کلیسا، در محل کار خویش به نجاری یا آهنگری یا بنّایی اشتغال دارد و به خاطر انصاف و کمک به نیازمندان و انجام رایگان کار برای محرومان جامعه و رفتار نیکو، که نمونهای از رفتار مسیح علیه و علی نبیّنا السلام است هزاران نفر را در قلب آفریقا به سمت مسیحیت هدایت کرده باشد؛ کاری که شاید با تأسیس دهها کلیسا و ارسال مبلغین بسیار هم ناممکن بود.
3. تمرکز بر تربیت سریع مبلغ در حوزه علمیه
سیستم قدیم حوزه به هیچ عنوان جوابگوی نیازهای امروز جامعه نیست، به عبارت دیگر سیستم کنونی حوزه مناسب مقطع زمانی طراحی شده است که طلبه در سنین کودکی وارد حوزههای علمیه میشد و زمانی وارد دروس خارج میشد که سنش در مواردی کمتر از 20 سال بود و این مربوط میشود به دورهای که اشتغالات گوناگون فکری و توقعات خانوادگی و نیازهای اجتماعی تا این حد نبوده است.
به نظر میرسد امروزه حوزههای علمیه باید نظامی آموزشی را طراحی کنند که طی آن طلبه در 4 سال آغازین با مباحث مقدماتی علوم حوزوی بهصورت بسیار منقحتر و خلاصهتر از وضع کنونی و همچنین روشهای تبلیغ و سخنوری و مناظره، پاسخگویی تخصصی به شبهات، تدریس، پژوهش، مدیریت، مبانی اخلاق و عرفان اسلامی، مبانی اصول اعتقادات، تجوید و صوت قرآن کریم، مبانی تفسیر، مبانی علوم عقلی و مغالطات بهصورت کاربردی، مبانی ادبیات و زبان فارسی برمبنای کتب معتبر، همسرداری و تربیت فرزند و مبانی طب اسلامی آشنا شده و علاوه بر آن، مکالمه زبان عربی و حداقل یک رشته ورزشی یا هنری یا فنی را بهصورت تخصصی و عملی بیاموزد.
در پایان این دوره 4 ساله به طلاب، مدرک کارشناسی تبلیغ اعطا شده و آنان را به عنوان مبلغان به اقصی نقاط کشور ارسال دارند. شاید تجربه سفیران هدایت با اصلاحاتی قابل بهرهبرداری برای سایر مراکز حوزوی باشد، البته لازم است طلابی که از مقطع راهنمایی وارد حوزه شدهاند برای کسب مدرک کارشناسی دروس بیشتری را بگذرانند.
اما پس از پایان دوره 4 ساله عمومی که حداقل خروجی آن، سیل عظیمی از مبلغان دارای جذابیت و تواناییهای تبلیغی و آماده جهت ورود به میدان عمل و کسب تجربه و درآمد میباشد، باید تعیین رشته انجام شود و هریک از طلاب با توجه به رشته انتخابی خود که میتواند تبلیغ، فقه و اصول، تفسیر، علوم قرآن، علوم حدیث، اخلاق، عرفان، فلسفه و علوم عقلی، حقوق، اقتصاد، روانشناسی، طب اسلامی، جامعه شناسی، علوم سیاسی یا هریک از دیگر رشتههای مرتبط با علوم انسانی یا حوزوی باشد باید ترکیب خاص و حجم خاصی از مطالب را بخواند که مطالب کنونی و حجم و ترکیب آن برای رشته تخصصی فقه و اصول مناسب است. میتوان 2 دوره 3 ساله تخصصی برای این قسمت از تحصیلات حوزوی در نظر گرفت که معادل کارشناسی ارشد و دکتری نیز باشد و از لحاظ مالی هم با توجه به محصولات پژوهشی یا فعالیتهای آموزشی تبلیغی آنان حقوق کافی برای آنان در نظر گرفت. دروس خارج نیز بهصورت تخصصی در هریک از این شاخهها تأسیس و طلبه مجبور به شرکت در دروس خارج فقه و اصول برای دریافت شهریه نباشد، البته برای تأکید بیشتر بر روی فقه و اصول – اگر چنین تأکیدی هنوز اعتبار دارد – میتوان مزایای مادی و معنوی خاص برای طلاب رشته تخصصی فقه و اصول در نظر گرفت.
تأکید نگارنده بر مدارک دانشگاهی نه به علت قائل بودن اعتباری برای مدارک دانشگاهی است بلکه صحبت این است که اگر قرار است به طلاب، مدرک دانشگاهی اعطا شود، نباید پس از 8 سال تحصیل 5 روز در هفته به طلبه مدرک کارشناسی اعطا شود زیرا علت آنکه یک دانشجو 4 ساله کارشناسی میگیرد و طلبه 8 ساله، برای عموم مردم و خود طلاب قابل درک نیست و این مسأله به پایین بودن سطح آموزش در حوزهها یا عدم توانایی ذهنی و فکری طلاب نسبت داده میشود، پس یا باید مرکز مدیریت حوزه مدارک دانشگاهی برای طلاب صادر ننماید و مدارک خاص خودش را ارائه کند و یا آنکه مدارک دانشگاهی طلاب بر مبنای همان روال زمانی دانشگاه، ارائه شود.
4. عدم فراموشی خانواده مبلّغین
تواناییهای علمی، هنری، فنی و ورزشی خانواده مبلغین به عنوان ابزاری جهت جذب در مناطق تبلیغی و حتی در میان خانواده و جامعه عمل میکند لذا حوزههای علمیه باید برای افزایش اینگونه تواناییهای همسران و فرزندان طلاب بهصورت ویژه سرمایه گذاری کرده و علاوه بر آن بهصورت حضوری و مکاتبهای آموزشهایی در زمینه تبلیغی، دینی، خانوادگی و اجتماعی برای همسران و فرزندان طلاب در نظر گرفته و مزایایی برای شرکت آنان در این دورهها در نظر گرفته شود تا آنان هم بتوانند در امر تبلیغ همراه و همیار مبلّغ باشند.
گذشته از این، تشکر و سپاسگزاری از همسران و فرزندان مبلغان به علت تحمل سختیهای تبلیغ و آگاهسازی آنان نسبت به ارزش معنوی فعالیت شوهر و پدرشان و ثواب تحمل رنجهای تبلیغی توسط خودشان میتواند آنان را به زندگی تبلیغی همراه مبلّغ امیدوارتر کند.
5. ارائه مشاوره به مبلّغین و خانواده
مشاوره خانوادگی، اقتصادی، تحصیلی، تربیتی و پزشکی برای طلاب و خانواده آنان بهصورت نوبتی و اجباری در طول سال چندبار در نظر گرفته شود زیرا نحوه زندگی طلاب و مبلغین به عنوان الگوی زندگی دینی شناخته میشود و هرچه کیفیت زندگی طلاب ارتقا یابد، با کمترین هزینه، بهترین تبلیغ در سطحی وسیع و بهصورت غیر مستقیم انجام میشود.
6. ارسال مبلغین متخصص به مناطق بحرانی
متأسفانه در بسیاری موارد، مبلغین تازهکار به مناطق حساس و بحرانزایی چون سیستان و بلوچستان و یا روستاهای دارای شرایط خاص اعزام میشوند که خود عامل ایجاد بحران و معضل در منطقه میشود و از طرف دیگر مبلّغین متخصص به علت مشکل معیشت که قبلا به آن اشاره شد در مراکز استانها و شهرهای بزرگ به انجام تبلیغ میپردازند در حالی که نیاز به مبلّغین طراز بالا در بسیاری از مناطق بحرانی کشور احساس میشود.
7. ارسال سرباز مبلغ با حقوق مکفی
سرباز مبلّغین باید از همان حقوق مبلّغین داوطلب برخوردار باشند و حقوق آنان کفاف هزینههای زندگیشان را بدهد تا به این ترتیب طلاب رغبت بیشتری به تبلیغ پیدا کنند و تبلیغ بلندمدت به عنوان بخشی از زندگی طلبگی، جایگاه خود را پیدا کند.
· بهبود کیفی و کمی پیام گیرنده
1. بانک اطلاعات تبلیغ
حوزه علمیه باید هرچه سریعتر بانک اطلاعاتی یکپارچهای فراهم آورد و مبلّغان موظف باشند اطلاعات انسانی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی، اقتصادی، اداری، سیاسی و امنیتی مناطق تبلیغی و همچنین تجربیات تبلیغی خود در آن مناطق را به صورت روزانه یا هفتگی – به جز موقعیتهای خاص ـ در آن بانک اطلاعاتی وارد نمایند. به این ترتیب علاوه بر آنکه مجموعهای از اطلاعات جهت برنامهریزی اهداف و روشها و ضرورتهای تبلیغی در اختیار تصمیم گیرندگان حوزه قرار میگیرد و مبلّغان بعدی با آگاهی از شرایط منطقه و استفاده از تجربیات مبلغ قبلی به منطقه اعزام میشوند، این اطلاعات قابل ارائه به دستگاههای اجرایی، نظارتی، نظامی و امنیتی و حتی اخذ حق الزحمه برای مبلغین به عنوان ناظرین دستگاههای مختلف نظام میباشد.
2. تربیت مخاطب
باید استانداردی با معیارهای روشن جهت سطح بندی اخلاقی، اعتقادی، سیاسی و میزان آشنایی با احکام و قرآن و اهل بیت، برای جوامع هدف تبلیغ، تهیه و تدوین شود و مبلّغ در اولین گام موظف به مشخص نمودن سطح معرفتی جامعه هدف و سپس رشد آن طبق برنامههای تدوین شده توسط معاونت تبلیغ حوزههای علمیه باشد و به همین ترتیب مبلّغان بعدی هرکدام گامی دیگر در راستای ارتقای سطح شناخت دینی مردم بردارند.
3. تمرکز بر روی دختران و مادران
باید تمرکز ویژهای بر تربیت و آگاهی رسانی به دختران و زنان جوامع هدف تبلیغ صورت پذیرد زیرا شخصیت زنان بیشتر برای پذیرش تبلیغ و تجمع و ارادت به پیام رسانان دینی و غیر دینی آماده است و از طرف دیگر تربیت فرزندان و بیشتر آموختههای نسل بعد از مادرانشان میباشد و علاوه بر همه این مسائل معمولا زنان خصوصا در محیطهای کوچک، به علت خانهدار بودن وقت آزاد بیشتری برای فراگیری دارند.
برای از دست ندادن این فرصت عظیم دو راهکار به نظر میرسد:
§ جذب طلاب خواهر
جذب و تربیت طلاب خواهر از مقطع راهنمایی و بالاتر بهصورت شبانهروزی با رویکرد فراگیری فنون زندگی و روشهای تبلیغی.
§ بهکارگیری توان تبلیغی خانواده مبلّغان
سرمایهگذاری جدی جهت افزایش و بهکارگیری توان تبلیغی همسران و خانواده مبلّغان که پیش از این به آن اشاره شد.
4. برخورد تخصصی با مخاطبان خاص
حوزه ناچار است که مبلّغان خاص جهت اقشار هدف خاص تربیت کند، حرکتی که با تربیت مربی کودک آغاز شده است باید ضمن بازنگری محتوایی و روشی برای اقشار مختلف اجتماعی، تحصیلی، سنّی، جنسیتی، شغلی، سیاسی و فکری ادامه و توسعه یابد و به عنوان مثال مبلغین ورزشی، هنری، دانشگاهی، فنی، بیمارستانی، اداری و مبلغانی با تخصصهای مورد نیاز دیگر و حتی با تفکیک زیر رشتههای آنان باید تربیت و به مناطق تبلیغی هدف ارسال شوند.
این مبلغین باید علاوه بر تسلط بر احکام و آیات و روایات مرتبط با آن مخاطب خاص، با عوامل خاص شدن آن مخاطب نیز آشنایی نسبی داشته باشند، به عنوان مثال مبلغین ورزشی باید خود ورزشکار یا آشنا با محیط و شرایط ورزش باشند و بههمین ترتیب سایر مبلغان ویژه.
5. ایجاد و ورود به محیطهای جدید تبلیغی
هرچند حوزه، توانایی جذب قشر جوان را بسیار کمتر از دانشگاه دارد و بههمین علت توان پاسخگویی به مراکزی که درخواست مبلغ دارند را هم ندارد ـ برای نمونه درخواست استقرار یک مبلغ در هر یک از مدارس کشور ـ اما نباید از ورود به عرصههای نو تبلیغی و ایجاد بسترهای تبلیغی نو غافل شود.
به عبارت دیگر حوزه نباید بنشیند تا کسانی درخواست شنیدن پیام دینی داشته باشند و بعد از درخواست آنان، مبلّغینی به سوی آنان ارسال کند، بلکه باید نیروهایی تربیت کند و به مکانهایی که درخواست شنیدن پیام دینی را ندارند ارسال کند، همان کاری که رسول اکرم صلّ الله علیه و آله انجام میدادند.
اینکه اجازه داده شود قشر یا گروهی از جامعه داخل یا خارج از کشور بدون شنیدن پیام دین اسلام، زندگی در دنیا را به پایان برسانند، گناهی نابخشودنی برای مدیران و مسئولان تبلیغی است؛ در حالی که از لحاظ امکانات، با مدیریتی عاقلانهتر، امکان جذب و تربیت نیروی مورد نیاز و ارسال پیام و مبلغان دینی به سراسر گیتی ممکن است.
· افزایش جذابیت روش ارائه پیام
1. حفظ روش سنتی
روش سنتی استفاده از خطابه و رثاء بر فراز منابر نباید به بهانه استفاده از روشهای نو یا ابزار مدرن تعطیل شود، زیرا هنوز و شاید تا همیشه ارتباط چهره به چهره کلامی و بالا به پایین، اثربخشترین نوع ارتباط است اما غفلت از روشهای نو نیز آفاتی دارد که جبرانناپذیر است.
2. استفاده از زبان هنر
به دو روش امکان بهرهبرداری از هنر برای بیان پیام دینی وجود دارد.
§ استفاده از هنر برای تقویت جایگاه منبر
در این روش انواع هنرهای بیان کلامی یا حتی استفاده از روشهای هنری مانند پخش فیلم، عکس و... بهصورت کمکی جهت افزایش کیفیت و جذابیت منبر بهکار میرود.
§ استفاده از هنر و روشهای هنری بهصورت مستقل
روشهای هنری خود به تنهایی قابلیت انتقال پیام دینی بهصورت مستقیم و شعاری یا غیر مسقیم و استتار شده را دارند و بههمین دلیل میتوان از آن بهصورت مستقل نیز بهره برد. در این شکی نیست که حوزه علمیه اگر میخواهد پیامش جهانی و پایدار باشد باید بر ابزار هنر و رسانه و به بیان عام بر فرهنگ جهان، سوار شود اما در روش و میزان دخالت حوزه در مباحث تولیدی، هنری و فکری تولیدات رسانه و هنر، هنوز اختلاف نظرهای شدیدی وجود دارد که باید با تشکیل کارگروههای پژوهش هنر و رسانه در حوزههای علمیه و ارائه راهکار، این مسأله تا بیش از این دیر نشده است، حل شود.
3. استفاده از روشها و ابزارهای کمک آموزشی
امروزه ابزارهای کمک آموزشی بسیاری جهت رشتههای مختلف علوم و سنین مختلف از کودکان تا بزرگسالان تولید شده که انتقال پیامهای آموزشی را بسیار آسان میکند. البته ناگفته پیداست که در زمینه محصولات کمک آموزشی دینی هم از فقر محتوایی و قالبی گستردهای رنج میبریم که باز هم وظیفه سیستم تبلیغی حوزه است تا زمینهساز تحول در این مسیر شود اما به هرحال هماکنون نیز مجموعه وسیعی از ابزارهای کمک آموزشی ـ علیرغم همه ضعفها ـ وجود دارد مانند نقشه، اینفوگراف، کتابچه و... که باید روش استفاده و بهکارگیری آن به مبلغین آموزش داده شود.
4. استفاده از ورزش، بازی و مسابقه
بسیاری از مفاهیم دینی برای کودک و حتی بزرگسالان، جز از دوستشان قابل پذیرش نیست و یکی از بهترین راهها برای صمیمیت با اقشار مختلف استفاده از ورزش و بازی و مسابقه است؛ و بههمین سبب باید مبلّغین بر این ابزارها مسلّط باشند.
البته این روش برای تخلیه عقدههای روحی و شناسایی مشکلات فکری و تربیت کودکان ـ طبق تجربه شخصی ـ بسیار مفید و مؤثر است زیرا در مسجد و باتوجه به لباس مقدس روحانیت ممکن است نشود نسبت به بسیاری از رفتارهای غلط کودکان عکسالعمل مناسب نشان داد اما در محیط ورزش بهراحتی میتوان بسیاری از ناهنجاریهای رفتاری آنان را به بهانه تمرینات ورزشی و بازی و مسابقه، اصلاح و حتی درمان کرد.
نتیجه:
در این نوشتار سعی شد ابزارها، روشها و تواناییهای مورد نیاز مبلّغین و اصلاحات مورد نیاز در سازمان حوزه و نظام تبلیغی آن برای کارآیی حداکثری تبلیغ و خروج از لاک دفاعی و تهاجم در میدان مبارزه فرهنگی ارائه شود که امیدواریم بایدها و نبایدهای مطرح شده، عامل رنجش کسی نشود زیرا این نوشته، مانند هر نوشته بشری دیگر، خالی از ضعف و ایراد نبوده است؛ امید که اساتید و صاحبنظران از تذکر کوتاهی نکنند تا انشاء الله این مقاله بهصورت کاملتر و ضمن بازنگری مجدد درباره تحول نظام حوزه تدوین شود.
ایول ایول...
داش وحیدو ایول....